فولادِ بی برق؛ چگونه خاموشی ها زنجیره تولید را پاره می کنند؟

صنعت فولاد ایران در سال 1403 بهای سنگینی برای ناترازی انرژی پرداخت کرد. بر اساس گزارش انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران، در سال گذشته بیش از ۲ میلیون تن از تولید فولاد میانی کشور، قربانی محدودیت‌های برق و گاز شد؛ عددی که اگر بخواهیم آن را به زبان اقتصاد ترجمه کنیم، به رقمی نزدیک به یک میلیارد دلار می‌رسد. این یعنی ۵.۷ درصد افت در کل تولید سالانه؛ کاهش قابل‌توجهی که حتی باعث شد برخی غول‌های صنعت فولاد، همچون فولاد خوزستان، تولید صفر را تا 21 روز کامل تجربه کنند.

محدودیت‌های برق در فروردین ۱۴۰۴ زودتر از سال‌های گذشته آغاز شد و زنجیره تولید را غافلگیر کرد؛ این شروع زودهنگام، به معنای از دست رفتن فصل بهاری بود که معمولا فرصتی برای جبران عقب‌ماندگی‌های تولید به حساب می‌آید؛ مسئله‌ای که گویا بنا دارد زیان‌های سالانه صنعت را عمیق‌تر کند.

چگونه خاموشی ها زنجیره تولید را پاره می کند؟

صنعت فولاد ذاتاً یک عرصه‌ی انرژی‌بر است و در ایران، پس از نیروگاه‌های صنعتی، بیشترین سهم را در مصرف انرژی به خود اختصاص داده است. از غرش کوره‌های ذوب در کارخانجات مادر تا رقص دقیق تیغه‌های برش و فرمینگ ورق در کارگاه‌هایی چون زرین فولاد ، همه و همه به جریان بی‌وقفه و مطمئن الکتریسیته وابسته‌اند تا چرخ‌های این صنعت حیاتی از حرکت نایستد. اما در یک سال اخیر، سایه سنگین قطعی‌های مکرر برق، گویی آمده تا این رگ حیات را بخشکاند و نبض تولید را به لرزه درآورد. این خاموشی‌ها دیگر اتفاقی نیستند، بلکه بلای جان صنعت و بازاری شده‌اند که در آن، هر لحظه توقف به معنای خسارت میلیاردی و از دست رفتن فرصت‌هایی است که شاید دیگر بازنگردند. بیایید با هم به عمق این بحران برویم و ببینیم چگونه صنعت آهن و فولاد قربانی خاموش ناترازی انرژی خواهد شد.

  • دستگاه‌های مدرن برش لیزری ، گیوتین، پرس برک و فرمینگ، برای عملکرد دقیق خود نیازمند جریان برق پایدار و بدون نوسان هستند. یک قطعی برق ناگهانی یا حتی نوسانات ولتاژ، می‌تواند پارامترهای حساس ماشین را به هم بریزد.
  • شاید در نگاه اول، توقف دستگاه تنها به معنای از دست دادن زمان باشد، اما قطع و وصل ناگهانی برق، نوسانات شدید ولتاژ، و شوک‌های الکتریکی به بردهای الکترونیکی حساس، موتورهای پیشرفته، و سیستم‌های کنترل PLC ماشین‌آلات برش و خدمات خم‌کاری ورق ، آسیب‌های جدی وارد می‌کند. این آسیب‌ها اغلب منجر به خرابی‌های پرهزینه، نیاز به تعمیرات مکرر و کاهش چشمگیر طول عمر مفید دستگاه‌ها می‌شوند.
  • در محیط‌های صنعتی، ایمنی حرف اول را می‌زند. دستگاه‌های برش و خم‌کاری ورق، همواره با خطرات ذاتی همراه هستند، اما قطعی برق این خطرات را چند برابر می‌کند. تصور کنید در میانه یک فرآیند خم‌کاری، برق ناگهان قطع شود؛ امکان سقوط ناگهانی وجود دارد که می‌تواند منجر به جراحات شدید، از شکستگی انگشت‌ها تا قطع عضو شود. همچنین، هنگام وصل مجدد برق، افزایش غیرمنتظره فشار در مدارهای الکتریکی یا فعال شدن ناگهانی دستگاه بدون هشدار قبلی، می‌تواند منجر به حوادث شوک الکتریکی یا برخورد با قطعات متحرک و تیز شود. این حوادث، نه تنها جان کارگران را به خطر می‌اندازند، بلکه به روحیه و بهره‌وری تیم نیز آسیب جدی وارد می‌کنند.

وقتی برق می رود، تولید در تاریکی می خزد

کاهش تولید ناشی از قطعی برق، تنها به توقف کارخانه‌ها ختم نمی‌شود؛ این بحران دومینویی از اختلال را در سراسر زنجیره صنعت فولاد رقم زده است. کاهش موجودی انبار، تأخیر در تحویل سفارشات، جهش‌های ناگهانی و نوسانات قیمت ورق گالوانیزه و سایر محصولات فولادی تنها بخشی از تبعات این بحران است.

از سوی دیگر، تاخیر در تامین ورق و محصولات فولادی، مستقیما پروژه‌های بزرگ صنعتی و عمرانی را نشانه گرفته؛ پروژه‌هایی که با توقف، افزایش هزینه‌های جانبی و طولانی‌تر شدن زمان اجرا روبرو شده‌اند. در عرصه صادرات نیز، قطعی‌های مکرر و ناتوانی در پایبندی به تعهدات، رضایت مشتریان خارجی را از بین برده و باعث از دست رفتن بازارهای بین‌المللی شده است؛ آسیبی که مستقیما بر قدرت رقابت‌پذیری صنایع ایران در سطح جهانی تأثیر می‌گذارد.

حتی اگر بحران انرژی در آینده رفع شود، فضای بی‌ثبات و پرریسک فعلی، مانعی جدی بر سر راه سرمایه‌گذاری و برنامه‌ریزی بلندمدت در صنایع پایین‌دست فولاد ایجاد کرده است؛ جایی که بی‌برقی، نه‌فقط خط تولید که افق آینده را نیز خاموش کرده است. بازار نیز در واکنش به این اوضاع، به سمت رکود تازه‌ای لغزیده و روندی نزولی را تجربه می‌کند.

یک کارخانه تولید ورق فولادی در خاموشی

فرار رو به جلو؛ راه‌حل یا چاره‌گری موقت؟

در واکنش به بحران مزمن قطعی برق، برخی تولیدکنندگان بزرگ فولاد، از جمله فولاد مبارکه و فولاد خوزستان، مسیر خودکفایی انرژی را در پیش گرفته‌اند. فولاد خوزستان پروژه‌ای ترکیبی با ظرفیت ۶۰۰ مگاوات شامل نیروگاه خورشیدی و حرارتی را کلید زده و فولاد مبارکه نیز از سه سال پیش، بی‌اعتنا به تردیدهای اولیه، به سرمایه‌گذاری در انرژی‌های نو روی آورده است. تمرکز ویژه بر پنل‌های خورشیدی و فناوری‌های انرژی پاک، نشانه‌ای از تغییر پارادایم در صنعت فولاد است که دیگر نمی‌خواهد گروگان خاموشی‌ها باقی بماند.

از سوی دیگر، تولیدکنندگان میانی نیز با خرید ژنراتورهای خودتامین به دنبال کاهش ساعات خاموشی در خطوط تولید خود هستند تا بتوانند امکان خرید پروفیل و مقاطع فولادی را برای مشتریان خود در دسترس نگه دارند. راهکارهایی که بیش از آن‌که نشانگر نوآوری باشند، نشانه‌ای از انطباق اجباری با شرایطی ناپایدار و پرریسک‌اند.

سقوط در کمین فولاد؛ وقتی برق نمی‌رسد، توسعه هم در راه نیست

بررسی‌ها نشان می‌دهد تقاضای برق صنعت فولاد تا سال ۱۴۱۰ به بیش از ۵۷ هزار مگاوات خواهد رسید؛ این یعنی دو برابر میزان مصرف آن در سال ۱۴۰۲ و معادل ۱۷ درصد از کل برق تولیدی کشور در آن سال. این اعداد صرفا یک پیش‌بینی آماری نیستند؛ زنگ خطری جدی برای آینده‌ای‌ هستند که بدون تأمین پایدار انرژی، در تاریکی فرو خواهد رفت.

صنعت فولاد، با سهمی ۶۴ درصدی از مصرف برق در بخش تولید فولاد میانی، بر بستری انرژی‌بر بنا شده که کوچک‌ترین اختلال در آن، می‌تواند کل زنجیره را با بحران مواجه کند. رشد افسارگسیخته تقاضا در کنار زیرساخت‌های فرسوده و سرمایه‌گذاری‌های ناکافی، نشانه یک آسیب‌پذیری ساختاری و بلندمدت است نه یک بحران فصلی یا گذرا. اگر سیاست‌های فعلی انرژی اصلاح نشوند و سرمایه‌گذاری پیشگیرانه در شبکه تولید و توزیع برق صورت نگیرد، اهداف توسعه‌ای صنعت، از جمله دستیابی به تولید ۵۵ میلیون تنی، بیش از آن‌که بلندپروازانه باشند، غیرممکن خواهند بود. با این اوصاف، آینده، یا درخشان خواهد بود یا خاموش.

سخن پایانی

قطعی‌های فراگیر و مکرر برق، تهدیدی وجودی برای صنعت فولاد ایران محسوب می‌شود و خسارات عمیق و چندوجهی را در سراسر تولید، سودآوری، زنجیره‌های تأمین و سرمایه انسانی وارد می‌آورد. از میلیاردها دلار ارزش تولید از دست رفته تا کاهش ظریف اما حیاتی دقت در عملیات‌های پایین‌دستی مانند برش و فرمینگ ورق، تأثیر این قطعی‌ها غیرقابل انکار است و به شدت توسط هر ذی‌نفعی احساس می‌شود. چالش‌ها فراتر از ارقام اقتصادی صرف هستند و بر یکپارچگی عملیاتی و بقای بلندمدت کسب‌وکارها تأثیر می‌گذارند.

حل این بحران نیازمند یک تلاش هماهنگ، راهبردی و مشارکتی است. در حالی که ابتکارات صنعتی برای خودکفایی انرژی و پذیرش راه‌حل‌های تجدیدپذیر، بارقه‌های امید را روشن می‌کنند، اما راه‌حل نهایی به برنامه‌ریزی بلندمدت قوی، سرمایه‌گذاری قابل توجه در زیرساخت‌ها و حمایت سیاستی پایدار از سوی دولت بستگی دارد. تنها از طریق چنین رویکرد جامعی است که صنعت حیاتی فولاد ایران می‌تواند ثبات خود را بازیابد، مزیت رقابتی خود را در بازارهای جهانی بازپس گیرد و به سهم ضروری خود در اقتصاد ملی ادامه دهد.

این مقاله را به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را به اشتراک بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

1 × 3 =