تاثیر مکانیسم ماشه بر فولاد و آهن؛ قیمت‌های داغ یا رکود سنگین؟

در ادبیات روابط بین‌الملل، بعضی واژه‌ها بیش از آنکه شبیه اصطلاحات خشک حقوقی باشند، به کلیدواژه‌های یک درام سیاسی شباهت دارند؛ یکی از همین اصطلاحات، «مکانیسم ماشه» است. واژه‌ای که نامش بوی هشدار و تهدید می‌دهد و کارکردش نیز چیزی جز این نیست. فعال شدن این سازوکار می‌تواند همچون ضربه‌ای ناگهانی، لرزه بر پیکره صنایع کلیدی بیندازد؛ بی‌گمان یکی از نخستین بخش‌هایی که تاثیر آن را به‌روشنی تجربه خواهد کرد، صنعت آهن و فولاد است؛ صنعتی که شریان حیاتی بسیاری از فعالیت‌های اقتصادی و زیربنایی محسوب می‌شود. در این نوشته از مجله زرین فولاد به بررسی این موضوع می‌پردازیم که فعال شدن مکانیسم ماشه چه تاثیری بر صنعت فولاد و بازار آهن آلات خواهد داشت.

مکانیسم ماشه چیست؟

مکانیسم ماشه یا همان اسنپ‌بک، محصول توافق هسته‌ای ایران و قدرت‌های جهانی در قالب برجام است که بر پایه قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل طراحی شده است. فلسفه وجودی مکانیسم ماشه ساده و البته بسیار پرقدرت است: اگر یکی از طرف‌های برجام تشخیص دهد که ایران به تعهدات هسته‌ای خود پایبند نیست، می‌تواند ماشه را بکشد و تحریم‌های بین‌المللی را بازگراند؛ با فعال شدن اسنپ بک، بدون نیاز به هیچ رأی‌گیری تازه‌ای، تمامی تحریم‌های بین‌المللی پیشین به‌صورت خودکار بازمی‌گردند.

تاثیر فعال سازی مکانیسم ماشه بر صنعت آهن و فولاد

بازگشت تحریم‌های بین‌المللی می‌تواند صنعت فولاد کشور و بازار آهن آلات را وارد یک بحران چندوجهی کند؛ بحرانی که ابتدا با شوک‌های اقتصادی کوتاه‌مدت آغاز شده و به مرور به اختلالات ساختاری و پایدار در زنجیره تولید و تجارت منتهی می‌شود. در چنین شرایطی، بازار فولاد نه تنها با کاهش دسترسی به مواد اولیه و مشکلات تامین مالی مواجه خواهد شد، بلکه صادرات و روابط تجاری بین‌المللی آن نیز تحت فشار قرار می‌گیرد و در داخل نیز با نوسان مداوم قیمت ورق آهن و مقاطع فولادی روبرو خواهیم بود.

تاثیر روانی اسنپ بک بر بازار آهن و فولاد

مکانیزم ماشه یک محرک روانی قوی برای اقتصاد است که می‌تواند رفتار عرضه و تقاضا در بازار فولاد را به شدت تحت تأثیر قرار دهد. . این شوک، به دلیل ایجاد فضای نااطمینانی، نگرانی برای تامین مواد اولیه و ثبات قیمت‌ها را افزایش می‌دهد و باعث می‌شود برخی بازیگران بازار به رفتارهای پیشگیرانه یا هیجانی روی بیاورند. این واکنش‌ها معمولا شامل خریدهای پیش از موعد، انبارسازی گسترده و محدود کردن فروش برای حفظ موجودی از سوی توزیع‌کنندگان خواهد بود.

شوک اقتصادی ناشی از سازوکار ماشه

بازگشت تحریم‌ها باعث بی‌اعتمادی به آینده اقتصادی و فرار سرمایه از بازارهای رسمی به سمت بازارهای موازی مانند ارز، طلا و ملک می‌شود. این خروج سرمایه و کاهش درآمدهای ارزی کشور منجر به جهش نرخ دلار و سقوط ارزش ریال می‌گردد. برخی تحلیل‌ها حتی از احتمال رشد ۲۰ تا ۵۰ درصدی قیمت‌ روز پروفیل و سایر محصولات، در ماه‌های ابتدایی خبر می‌دهند، هرچند شدت و دامنه این تغییرات بسته به واکنش بازار و سیاست‌های تنظیمی دولت می‌تواند متفاوت باشد.

اختلال در زنجیره تأمین، تولید و اشتغال

مکانیسم ماشه فقط قیمت‌ها و ارز را تکان نمی‌دهد؛ این بار هدف، قلب تپنده صنعت فولاد است. تحلیل‌ها نشان می‌دهند که فعال شدن این سازوکار می‌تواند بخش بزرگی از ظرفیت عملیاتی کارخانه‌ها را از حرکت بازدارد. تحریم‌های بازگردانده شده، واردات تجهیزات صنعتی، نرم‌افزارهای مهندسی و قطعات یدکی ضروری برای کارخانه‌های فولاد را به شدت مختل می‌کند. برخی پیش‌بینی‌ها حکایت از کاهش تولید سالانه از حدود ۳۱ میلیون تن به رقمی نزدیک به ۲۰ میلیون تن دارند؛ رقمی که سایه‌ای سنگین بر زنجیره تأمین، خطوط تولید و حتی اشتغال در این صنعت پرحجم می‌اندازد.

مدیریت بحران پس از فعال شدن مکانیسم ماشه

با کشیده شدن ماشه، صنعت فولاد ایران وارد بحران عمیقی می‌شود و فشار تحریم‌های جهانی را بیش از هر زمان دیگری حس خواهد کرد. عبور از این گردنه نیازمند رویکردی چندوجهی و استراتژیک است؛ رویکردی که دیپلماسی، سیاست‌های داخلی و بازارهای جهانی هم‌زمان در آن فعال باشند. در ادامه، به بررسی راهکارها و تدابیر ممکن برای مدیریت این بحران خواهیم پرداخت.

  • دیپلماسی بحران: حتی پس از فعال شدن مکانیسم، مذاکره و تعامل با جامعه بین‌الملل می‌تواند فشارها را کاهش دهد و مسیرهایی برای محدود کردن آسیب‌های قانونی-بین‌المللی باز کند. این مسیر دشوار اما ضروری است تا فضای تنفس برای صنعت فراهم شود.
  • سیاست‌های داخلی قدرتمند: در سطح داخلی، حمایت فوری از تولید و سرمایه‌گذاری اهمیت حیاتی پیدا می‌کند؛ از تضمین تامین انرژی و مواد اولیه گرفته تا ارائه مشوق‌های صادراتی و تسهیل دسترسی به منابع مالی. این اقدامات می‌تواند کارخانه‌ها را از توقف کامل نجات دهد و از کاهش شدید بهره‌وری جلوگیری کند.
  • تنوع‌بخشی به بازارها: با محدودیت‌های شدید در مسیرهای سنتی صادرات، نگاه به بازارهای نوظهور در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین بیش از همیشه ضروری می‌شود. شناسایی فرصت‌های جایگزین می‌تواند بخشی از فشارهای ناشی از تحریم‌ها را کاهش دهد و وابستگی به بازارهای غربی را کمتر کند.

در چنین شرایطی، مدیریت بحران شبیه یک بازی شطرنج اضطراری است؛ هر حرکت باید با دقت و سرعت انجام شود تا صنعت فولاد بتواند در بحبوحه تحریم‌ها زنده بماند و مسیر توسعه را حفظ کند.

این مقاله را به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را به اشتراک بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

چهارده − 1 =