نبض بازار در دستان دیپلماسی؛ تاثیر احتمالی مذاکرات رم بر قیمت طلا، دلار، آهن و فولاد

شهر رم در روز شنبه، سیزدهم اردیبهشت ماه 1404 میزبان چهارمین دور از مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و ایالات متحده خواهد بود. قرار است روز جمعه و پیش از این نشست سرنوشتساز ، زنگ آغاز تلاشهای دیپلماتیک با رایزنی مقامات ایرانی با سه کشور اروپایی عضو برجام (بریتانیا، فرانسه و آلمان) در همین شهر به صدا در آورده شود. کانون اصلی این گفتگوها، احیای توافق هستهای برجام و رفع سایه سنگین تحریمهای یکجانبه آمریکا بر اقتصاد ایران است. با این حال، در پسِ اظهارات امیدوارانه طرفین، شکافهای عمیقی در خصوص سطح مجاز غنیسازی اورانیوم و گستره تسهیلات تحریمی مورد انتظار ایران، خودنمایی میکند.
فهرست مطالب
آیا دیپلماتها خواهند توانست از هزارتوی اختلافات عبور کرده و روزنهای به سوی توافق بگشایند؟ پاسخ این سوال، نه تنها سرنوشت برجام را رقم خواهد زد، بلکه تاثیرات شگرفی بر بازارهای کلیدی ایران از جمله طلا، دلار و قیمت آهن آلات خواهد داشت؛ موضوعی که در ادامه به تحلیل آن خواهیم پرداخت.
آیا دور چهارم مذاکرات ایران و آمریکا گره کور بازار را باز میکند؟
در حالی که تقویم اقتصادی ایران به رسم هر ساله، سایه رکود فصلی بهار را بر سر بازارها گسترده میبیند و تب معاملات در اردیبهشت ماه رو به سردی میگراید، امسال یک عامل تعیینکننده دیگر نیز نبض بازار را به انتظار نشانده است: مذاکرات هفتگی میان ایران و آمریکا. گویی فعالان اقتصادی از خرد تا کلان، با چشمانی جزیی نگر و گوشهایی تیز، مترصد نتایج این گفتوگوهای دیپلماتیک هستند تا بر اساس خروجی آن، آرایش معاملات کوتاهمدت خود را بچینند و افق سرمایهگذاریهای بلندمدت را ترسیم کنند. این همزمانی رکود سنتی و ابهام ناشی از مذاکرات، فضایی از تردید و احتیاط را بر بازارها، بهویژه بازار دلار، طلا و فلزات حاکم کرده است.

بارقههای امید و افول جذابیت طلا
هرگاه نشانههایی از پیشرفت در تلاشهای دیپلماتیک پدیدار شود و ریسکهای ژئوپلیتیکی رو به کاهش گذارد، از جذابیت داراییهای امن نظیر طلا کاسته خواهد شد. برای نمونه، انتشار اخبار مثبت در مذاکرات هستهای ایران، میتواند به طور موقت مانع از افزایش بهای طلا در در سطح بازارهای جهانی گردد؛ همانگونه که در هفتههای اخیر با این پدیده بازار داخلی کشور با با افول مواجه کرد.
ریال به دلار، چشم به راه رم
اعمال تحریمهای سنگین ایالات متحده، به ویژه پس از خروج از برجام در سال 2018، عامل اصلی نزول چشمگیر ارزش ریال ایران در سالهای اخیر بوده است. این تحریمها با محدود ساختن شدید صادرات نفت و مسدود کردن دسترسی ایران به نظام مالی بینالمللی، اقتصاد کشور را به شدت تحت فشار قرار داده است. از همین رو، واکنش فوری ریال ایران به نتایج دور چهارم مذاکرات رم، میتواند به عنوان شاخصی کلیدی از میزان پیشرفت در این گفتوگوها تلقی شود. تقویت محسوس ارزش ریال، به ویژه در بازار غیررسمی، نمایانگر افزایش خوشبینی نسبت به چشمانداز لغو تحریمها و بهبود شرایط اقتصادی ایران خواهد بود. در مقابل، هرگونه عدم پیشرفت یا نشانهای از بنبست در مذاکرات، میتواند موجبات تضعیف بیشتر پول ملی را فراهم آورد.
بازار آهن و فولاد ایران، چشم به راه گشایش
صنعت آهن و فولاد ایران، به عنوان یکی از ارکان اصلی اقتصاد و منبع مهم کسب درآمد ارزی، در این سالها به طور مستقیم هدف تحریمهای ایالات متحده قرار گرفته است. این محدودیتهای بینالمللی چالشهای متعددی را برای این بخش مولد ایجاد کرده است. که بدون تردید علاوه بر صادرات، روی قیمت ورق آهن و سایر محصولات فولادی نیز تاثیر مستقیم داشته است.
با این حال، فعالان این حوزه با تلاش برای یافتن بازارهای جایگزین، به ویژه در قاره آسیا، تا حدودی از شدت این ضربات کاستهاند. این انعطافپذیری و تلاش برای حفظ جریان صادرات، نشان از پویایی نسبی این صنعت در مواجهه با فشارهای خارجی دارد. اما، همچنان سایه سنگین تحریمها بر سر این بخش حیاتی از اقتصاد ایران گسترده است، به خصوص این که نوسانات قیمت ارز و رکورد نسبی در بخش ساخت و ساز خرید پروفیل ساختمانی و اکثر محصولات فولادی را با مشکل روبرو ساخته است. بر این اساس هرگونه تحول مثبت در عرصه دیپلماسی میتواند چشمانداز روشنی را برای صنعت فولاد به ارمغان آورد. دور چهارم مذاکرات رم، از این منظر، نه تنها برای بازارهای مالی، بلکه برای صنایع مادر همچون آهن و فولاد نیز از اهمیت بسزایی برخوردار است.
توصیههایی برای دوران ابهام
سرمایهگذاران، کسبوکارها و سیاستگذاران، همگی چشم به تحولات رم دوختهاند. نبض بازارهای طلا و ارز، بهشدت تحت تاثیر اخبار و تحلیلهای مربوط به مذاکرات هستهای ایران و آمریکاست و نوسانات کوتاهمدت قیمتها دور از انتظار نیست. برای فعالان صنعت فولاد، چشمانداز بازگشت ایران به بازارهای جهانی، معادلات رقابت را دستخوش تغییر خواهد کرد. در سوی دیگر، گشایشهای دیپلماتیک میتواند فرصتهای نوینی را برای تجارت و سرمایهگذاری در ایران رقم بزند. آنچه مسلم است، درک پیوند تنگاتنگ دیپلماسی بینالمللی و بازارهای جهانی، کلید اتخاذ تصمیمات آگاهانه در این برهه حساس خواهد بود. تداوم تنشها یا دستیابی به توافق، هر کدام سناریوهای متفاوتی را برای اقتصاد جهانی و منطقه رقم خواهد زد که نیازمند رصد دقیق و تحلیل هوشمندانه است.