آتش در رگهای بازار ایران؛ آیا انفجار بندر رجایی بازار آهن و فولاد را شعلهور میکند؟

در خلسه چرت بهاری معاملات، در روزهایی که نبض بازار آهن و فولاد به کندی میزد و گمانهزنیها پیرامون نتایج نشستهای سرنوشتساز، تنها کورسوی امید برای پیشبینی آینده بود، ناگهان پرده از یک تراژدی غیرمنتظره کنار رفت. گویی دستی غیبی، تابلوی معادلات اقتصادی را با خشونت تمام زیر و رو کرد. التهابی که همچون آتشی سرکش، دامن ارز و طلا را گرفت و آنها را به جهش رهنمون ساخت، اکنون با چنگ و دندان به جان بازار آهن، فولاد و فلزات افتاده است.
فهرست مطالب
اما صدای این انفجار مهیب چه پیامی برای آینده بازار آهن و فولاد در ماههای پیش رو دارد؟ از دست رفتن این زیرساخت کلیدی، این دروازه ورود کالاهای اساسی و خروج محصولات صادراتی، چه نقشی در تغییر آرایش قیمتها ایفا خواهد کرد؟ آیا باید منتظر طوفانی سهمگین در بازار باشیم یا این التهاب، گذرا و بیاثر خواهد بود؟
بندر شهید رجایی در آتش می سوزد
انفجار مهیب در بندر شهید رجایی، واقع در استان هرمزگان، در روز شنبه، ششم اردیبهشت ماه 1404، به سرعت به صدر اخبار کشور و حتی جهان تبدیل میشود؛ ابعاد انسانی این فاجعه بسیار پررنگ و غیرقابل چشمپوشی است. گزارشهای اولیه از این حادثه، متاسفانه، حاکی از تلفات جانی و مصدومیت تعدادی از افراد حاضر در محل است. از بُعد اقتصادی نیز، شاهد در آتش سوختن بندری هستیم که نقشی کلیدی در جابجایی حجم وسیعی از کالاها، از جمله فلزات اساسی مانند آهن و فولاد، ایفا میکند و تخریب آن موجب بروز مشکلات فراوان در زنجیره تامین، واردات و صادرات، و نوسانات محسوس در قیمتها خواهد شد.
شدت انفجار به حدی است که منجر به تخلیه کامل روستای خونسرخ در مجاورت بندر و مصدومیت تعداد قابل توجهی از کارگران شده است. این حجم از تخریب، احتمال تعطیلی طولانیمدت فعالیتهای بندری را، فراتر از آسیبهای فیزیکی وارده، افزایش میدهد که به طور مستقیم بر زنجیره تامین مواد اولیه و محصولات نهایی تاثیرگذار خواهد بود. علاوه بر این، با توجه به نامشخص بودن علت دقیق انفجار و ادامه تحقیقات، ابهام قابل توجهی در مورد پیامدهای بلندمدت این حادثه وجود دارد. چنانچه علت حادثه ناشی از قصور و سهلانگاری تشخیص داده شود، احتمال اعمال مقررات سختگیرانهتر در آینده وجود دارد و در صورت دخالت عوامل خارجی، پروتکلهای امنیتی در سطح بالاتری اجرا خواهد شد. هر یک از این سناریوها میتواند به طور قابل توجهی بر کارایی بندر و جریان کلی تجارت تاثیرگذار باشد.

اهمیت استراتژیک بندر شهید رجایی در تجارت ایران و بخش فولاد
واقع شدن بندر شهید رجایی در موقعیت استراتژیک ۲۳ کیلومتری غرب بندرعباس و شمال جزیره قشم در تنگه هرمز، این مرکز را به یک نقطه کلیدی در مسیر تجارت جهانی تبدیل کرده است. این بندر با وسعت بیش از ۲۴۰۰ هکتار و ظرفیت پذیرش سالانه بیش از ۱۰۰ میلیون تن کالا و ۶ میلیون TEU کانتینر، به عنوان یکی از دروازههای اصلی تجارت خارجی ایران شناخته شده و تقریبا نیمی از مبادلات کشور از طریق آن انجام میگیرد. اتصال این بندر به شبکههای حمل و نقل ملی و بینالمللی و ارزآوری نزدیک به ۹ میلیارد دلار صادرات در سال گذشته از گمرک آن، گواه اهمیت اقتصادی آن است. به صورت خاص نیز، بندر شهید رجایی نقش بسزایی در واردات مواد اولیه ضروری برای صنعت فولاد ایران (مانند سنگ آهن) و همچنین صادرات محصولات نهایی فولادی ایفا میکند. در پی این انفجار، تمامی فعالیتهای بندری، از جمله بارگیری، تخلیه و تردد کشتیها، به حالت تعلیق درآمده است.
غافل گیری اقتصادی و پیامدهای پیش رو
از آنجایی که بخش قابل توجهی از تجارت فولاد از طریق کانتینر صورت میگیرد، این حادثه تاثیر مستقیمی بر واردات و صادرات این محصولات خواهد داشت. گزارشهای اولیه از خسارات شدید زیرساختی حکایت دارد که میتواند منجر به کاهش طولانیمدت ظرفیت عملیاتی بندر و تداوم اختلالات تجاری شود. گزارشهای متناقض و تکذیبیهها پیرامون علت انفجار نیز نشاندهنده ابهام و حساسیت موضوع است که میتواند به بیثباتی اعتماد بازار دامن بزند.
وضعیت بورس نمادهای فلزی در روزهای پس از حادثه
بورس کالا که تحت تاثیر از اخبار مثبت مذاکرات، روزهای سراسر سبز رنگی را سپری میکرد با وقوع این حادثه بار دیگر دچار تلاطم شد و در بیشتر نمادها به خصوص نمادهای مربوط به شرکتهای پتروشیمی و فلزات اساسی دچار افت قابل توجه شد.
اثرگذاری انفجار بندر بر قیمت آهن آلات در میان مدت
یکی از تبعات این تخریب بزرگ، توقف یا کندی چشمگیر واردات مواد اولیه حیاتی نظیر سنگ آهن و آلیاژها است که به زودی ظرفیت تولید کارخانجات داخلی فولاد را به طور مستقیم تهدید خواهد کرد. در همین حال، صادرات محصولات نهایی فولادی نیز مختل شده و توان رقابتی تولیدکنندگان در بازارهای بینالمللی را به خطر خواهد انداخت. در حال حاضر نیز، نگرانی سهامداران از وضعیت کالاهایشان و تاخیرهای پیش رو کاملا مشهود است. پیشبینیها حاکی از افزایش هزینههای حمل و نقل و بیمه به دلیل اختلالات ایجاد شده و نیاز به استفاده از مسیرهای جایگزین است که این امر به زودی فشار مضاعفی بر زنجیره تامین فولاد وارد خواهد آورد. تداوم اختلال در عملکرد بندر شهید رجایی، احتمالا اثرات بلندمدتی بر تراز تجاری ایران در حوزه فولاد و آهنآلات خواهد گذاشت به گونهای که شرکتهای مستقر در نزدیکی این بندر، به ویژه فولاد هرمزگان با چالشهای جدی در تداوم عملکرد موثر خود روبرو خواهند شد.

شروع یک دومینو برای صنعت ساخت و ساز
اختلال در بندر مهمی چون شهید رجایی، به واسطه پیوستگی زنجیره تامین جهانی، اثرات دومینویی در قیمت ورق گالوانیزه و سایر محصولات فولادی به دنبال خواهد داشت. تاخیر در ورود مواد اولیه، به زودی خطوط تولید را متوقف کرده و این امر منجر به کمبود کالاهای نهایی و تاثیرات منفی بر صنایع پاییندستی نظیر ساخت و ساز و تولید خواهد شد. از دست رفتن احتمالی سهم بازار صادراتی نیز میتواند پیامدهای بلندمدتی بر رقابتپذیری و درآمدهای آتی صنعت فولاد ایران بگذارد، زیرا خریداران بینالمللی به احتمال زیاد به دنبال منابع جایگزین خواهند رفت و جلب مجدد اعتماد آنها پس از رفع بحران، کار آسانی نخواهد بود.
چشمها به مذاکرات و جایگزینی مبادی
انفجار اخیر در بندر شهید رجایی، به سرعت امواج نوسان را در بازار فولاد داخلی به راه انداخت. جهش فوری قیمتها، به روشنی نشان داد که شریان حیاتی فولاد کشور تا چه میزان به سلامت زیرساختهای کلیدی وابسته است. این رویداد تلخ، بیش از پیش ضرورت تدوین برنامههای اضطراری کارآمد و سازوکارهای تثبیت بازار را آشکار میسازد.
در این میان، تعامل شوم اختلال در بندر با تلاطمهای ارزی، بار مضاعفی بر دوش قیمت فولاد نهاده است. تضعیف ارزش ریال، هزینه واردات را به طور فزایندهای بالا برده و در سایه محدودیت عرضه ناشی از حادثه، شعلههای گرانی در بازار داخلی را تیزتر کرده است.
با این حال، بازار آهن و فولاد ایران بارها نشان داده که نبض آن تنها با یک عامل تنظیم نمیشود. در حالی که کورسوی امیدی از مذاکرات در جریان دیده میشود و مسئولان وعده تسریع در یافتن مبادی جایگزین را دادهاند، میتوان امیدوار بود که این فاجعه ملی، زخمی چنان عمیق بر پیکره اقتصاد آهنآلات وارد نکند که جبرانناپذیر باشد. آینده اما، در گرو تدبیر و سرعت عمل در مواجهه با این بحران است.
نظر شما چیست؟
حادثه تلخی بود واقعا. کاش اینجور اتفاق ها دیگه تکرار نشن و مسئولین جدی تر حواسشون به ایمنی باشه. جون آدم ها شوخی نیست.
بله؛
در واقع اصلی ترین دغدغه در حال حاضر باید پیشگیری از تکرار دوبارهی این قبیل فجایع باشه.
نمیشه دقیق گفت چی پیش میاد
، فرض کنیم شرکتای داخلی نتونن صادرات کنن این درست که دلار کمتر میاد تو بازار ولی از اونور مجبورن عرضه داخلی رو بالا ببرن که خودش باعث میشه قیمت آهن و ورق بیاد پایین
این سناریو هم محتمله؛
همونطور که در متن اشاره شد موارد زیادی در اتفاقات پیش رو دخیل هستند و نمیشه به قطعیت نظر داد.
خسارتای مالیش در برابر اون تازه دومادی که با این انفجار پر پر شد هیچی نیس
همینطوره
بعد انسانی این فاجعه قابل چشمپوشی نیست.
به نظر من چون در حال حاضر تقاضا برای آهن آلات کم شده ممکنه قیمت ها زیاد هم تغییر نکنه
بله ممکنه؛
عوامل گوناگونی در تغیین قیمت دخیل هستند.